عاشورا فراسوی تقدس
در روز عاشورا نیز مجدد نکاتی پرجسته می شود تا باز نیز رفتار یک محب حتی در حالت جنگ نیز الگویی داشته باشد تا تفاوت یک فرد با ایمان راستین با آنانی که تنها به نماد های ظاهری دین دلخوش داشته اند ، ملموس باشد
به گزارش نیوزدی از پایگاه خبری تحلیلی زنان دیپلماسی، در یادداشتی با عنوان " عاشورا فراسوی تقدس " عدم پرداختن به فرازهای عقلانی در آموزه های عاشورا در لحظات مختلف این واقعه جفایی بس عظیم به امامی است که پرداختن به تقدسش منشش را که می بایست ، در وقایع پیرامون زندگی یک محب الگو باشد ، به حاشیه رانده است .
در واقعه عاشورا هر لحظه در رفتار عملی امام حسین (ع ) الگویی عملی وجود دارد که بر اساس تفکر تشیع مبنی بر پاک بودن اهل البیت از هر خطا ، این رفتار ها نمی توانسته محدود به زمان و مکان باشد و تجلی آنها به منزله نقشه راه برای پیروانشان معنی می شود.منجمله برخورد امام در شب قبل از واقعه . در برخورد امام چند نکته پررنگ می شود .
یک اینکه پیروان مختارند هر زمان که می خواهند ، به هر دلیل بر گردند . دوم تاکید بر اینکه ایشان روی بر می گردانند تا افراد بدون حس شرمساری و وجدان درد خداحافظی کنند و سوم اینکه امام نیز به قضاوت آنها نمی نشیند و نمی گوید هر که برود دشمن است و هلاک می شود بلکه می گوید هر که با من بماند ،در بهشت خواهد بود ، وبدین طریق نیز صفت بشیر بودن را بر صفت نذیر بودن در اولویت قرار می دهند ، به عبارت دیگر نوع گفتمان را نیز در آخرین لحظه می آموزند.
در روز عاشورا نیز مجدد نکاتی پرجسته می شود تا باز نیز رفتار یک محب حتی در حالت جنگ نیز الگویی داشته باشد تا تفاوت یک فرد با ایمان راستین با آنانی که تنها به نماد های ظاهری دین دلخوش داشته اند ، را ملموس کند. واز همین رو است که در میان یاران او از دشمنی که تا لحظه آخر در صف مقابل او ایستاده است تا وهب که از دید مسلمان نما ها ،مسلمان نیست ، خوش آمد می گیرند بدون انکه ذره ای قضاوت شوند و کل شناسنامه و پیشینیانشان به محاکمه کشیده شوند تا آنها نیز محکوم شوند و نیت شان مورد سوال قرار گیرد.
یکی دیگر از این آموزه ها در عکس العمل امام در بیعت با امام یا ولی امر مسلمین زمان است. در برخورد حسین ابن علی (ع)؛ اولا لزوم اختیار برای پذیرش یک امر پر رنگ می شود ، آنجا که تاکید می کنند، من به دعوت شما آمدم و حال اگر از دعوت خود برگشتید، من بر می گردم و با شما جنگی ندارم.
دوم اینکه اگر مرا نمی خواهید ، بر می گردم اما بیعت با شمشیر را نمی پذیرم! باز همتاکید بر آزادی در انتخاب.
سومین درس در همین گفتگو با سران لشگر یزید این است که امام می داند بیعت با یزید بعنوان ولی امر مسلمین یعنی مشروعیت بخشی به فردی که در این جایگاه قرار گرفته است و امام می آموزد جایگاه فی نفسه مشروعیت نمی بخشد و فردی که در این جایگاه قرار می گیرد ، باید عملش مشروع باشد . در واقع این جایگاه نیست که ما را ملزم به بیعت می کند وبه فرد مشروعیت می دهد بلکه اینکه چه کسی در اینجایگاه قرار بگیرد و چگونه رفتار کند ، شرط اول است.
واین درست همان آموزه ای استکه رسول خدا آنگاه که نماز گزران را موظف می کند هرکسی شکایتی و ظلمی از او دیده است، بیان کند. در اینجا رسول خدا که عاری از هر خطایی است ، نفی مشروعیت و مصونیت ،بلا شرط ،یکجایگاه را به تصویر می کشند حتی برای رسول خدا!
به عبارت دیگر لزوم اجرای عدالت و عدم ظلم و تبعیض و مطالبه گری و عدم مشروعیت فی نفسه یک جایگاه را فرهنگ سازی می کنند . تا از این طریق زمینه مشروعیت بلاشرط را نفی کنند.
یادداشت:
دکتر سوسن صفاوردی
مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه خبری تحلیلی زنان دیپلماسی