۱۳۹۹/۸/۲۵ - ۹ : ۲۸

شایعه احتمال اقدام نظامی دولت ترامپ علیه ایران از کجا آب می‌خورد؟

شایعه احتمال اقدام نظامی دولت ترامپ علیه ایران از کجا آب می‌خورد؟

ولید شرارة در الاخبار نوشت: به نظر می‌رسد برخی عناصر اثرگذار در دولت ترامپ تلاش می‌کنند وی را به سمتی سوق دهند که در طول چهار سال حضورش در کاخ سفید، موفق به آن نشدند. تلاش برای استفاده از حس انتقام در ترامپ، حزب جنگ در دولت وی را بر آن داشته است تا به سمت اتخاذ اقداماتی حساب نشده علیه ایران، حرکت کنند. هر چند که خواسته‌های سیاسی رئیس جمهوری که دوره اش تمام شده، به اضافه عوامل دیگری که در مقدمه آن‌ها رابطه هم پیمانان با دولت جدید است، حداقل روی کاغذ ورود آمریکا به نبردی با ایران را دشوار می‌کند.
در ادامه این مطلب آمده است: آیا محاسبات رئیس جمهور آمریکا در مورد مقابله با ایران، پس از شکستش در انتخابات، تغییر کرده است؟ ترامپ بر سیاست «لبه پرتگاه» در مورد ایران متکی است. این در حالی است که حزب جنگ در دولت او، به دنبال سوق دادن رئیس جمهور به سمت برخورد مستقیم با تهران، هستند.
ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شد و شدیدترین فشار‌های اقتصادی را به ایران وارد کرد، اما از ورود به جنگ فراگیر با این کشور خودداری کرد. برای مثال، ترامپ به سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکا توسط تهران و بمباران آرامکو از سوی انصارالله، پاسخی نداد و همین مساله، باعث عصبانیت افرادی نظیر جان بولتون در دولت وی شد، که از این سیاست ترامپ نتیجه گرفتند وی به دنبال استفاده از حضور عناصر جنگ طلب در دولتش، بعنوان عامل فشاری بر ایران است، تا این کشور را به سمت مذاکره سوق دهد.
درست است که رئیس جمهور ایالات متحده به توصیه اطرافیان خود در مورد ترور سردار سلیمانی عمل کرد، اما پاسخ قاطع ایران به این ترور، که بمباران پایگاه عین الاسد بود هم نتوانست بهانه‌ای برای حمله ترامپ به تهران شود.
اولین مساله‌ای که بر تصمیمات ترامپ در مورد ایران در دوره باقیمانده از حضورش در کاخ سفید تاثیرگذار است، موضوع حضور دوباره او در انتخابات ریاست جمهوری است. در صورتی که ترامپ قصد نامزدی در انتخابات 2024 را داشته باشد، به سمت ماجراجویی با ایران حرکت نمی‌کند. بخش اعظمی از جمعیت 71 میلیونی که در انتخابات اخیر به ترامپ رأی دادند، تمایلی به ورود ارتش آمریکا به جنگ تازه‌ای با بهای سنگین، ندارند. گشودن جبهه جنگ با ایران و نتایج وخیمی که می‌تواند داشته باشد، تمام فرصت‌های ترامپ برای پیروزی در انتخابت 2024 را از بین می‌برد، چرا که وی مسئول نتایج جنگ و خسارت‌های آن خواهد بود.
علاوه بر این، ترامپ می‌داند که دستور کار شخصی وی، با دستور کار حزب جنگ، کاملا متفاوت است، همانطور که جان بولتون در کتاب اخیر خود این مساله را یادآور شد که حزب جنگ، توجهی به آینده سیاسی ترامپ ندارد و تنها به تحقق اهداف خود فکر می‌کنند.
اما در صورتی که ترامپ از برنامه هایش برای آینده سیاسی، رویگردان شده و از نامزدی در انتخابات بعدی چشم پوشی کند-که البته با توجه به شخصیت نا متعادل وی بعید به نظر نمی‌رسد-خطر ورود او به ماجراجویی جنگ با ایران بسیار افزایش می‌یابد و در این حالت، ترامپ به حرف مشاوران جنگ طلبش گوش می‌کند.
شخص دیگری که در این مرحله حساس باید به او توجه داشته باشیم، بنیامین نتانیاهو است، که تاثیر زیادی روی ترامپ و کادرش می‌گذارد. شکی نیست که نخست وزیر اسرائیل و فرماندهی نظامی و سیاسی صهیونیستها، حریصانه به شدت نگران افزایش توان نظامی و موشکی طرف‌های حاضر در محور مقاومت هستند، که در قلب آنها، ایران قرار دارد. صهیونیست‌ها در عین حال از توقف این پیشرفت نظامی ایران ناتوان هستند، همانطور که فشار‌های شدید آمریکا نیز نتوانسته است برنامه‌های ایران در مورد افزایش توان نظامی اش را متوقف کند.
اسرائیل امیدوار است که قدرت آتشین آمریکا محور مقاومت را نابود کند، اما ارزیابی دقیق از میران قدرت و توان محور مقاومت برای مقابله با تجاوز و نبود امکان حمایت فعال از عمق اسرائیل در برابر موشک‌های دقیق محور مقاومت، عواملی است که از میزان تمایل اسرائیلی‌ها برای ورود به جنگی با محور مقاومت، حداقل در شرایط فعلی، می‌کاهد.
همین مساله بر شیخ نشین‌ها و ممالک شکننده و ضعیف خلیجی، صدق می‌کند، چرا که در صورت گشوده شدن دروازه‌های جهنم، معاملات جنگنده‌های اف 35 هم نمی‌تواند به این ممالک کمکی کند. علاوه بر این، مشارکت اسرائیلی‌ها و برخی نظام‌های خلیجی در تحریک برای حمله به ایران، انعکاس‌ها و پیامد‌های منفی بسیاری در روابطشان با دولت جو بایدن خواهد داشت.

 

منبع: انتخاب