هر چه به انتخابات نزدیک میشویم، فضای سیاسی کشور بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته و گمانهزنیها جدیتر میشود. برخی کاندیداهای احتمالی در روزهای اخیر رسما اعلام آمادگی کرده و برخی هم قید پاستور را زدهاند. مثلا سیدابراهیم رییسی، رییس قوه قضاییه که در ماههای اخیر یکی از گزینههای اصلی اصولگرایان به حساب آمده و بارها درباره ورود یا عدم ورود او، منع یا عدم منع او از کاندیداتوری حاشیه ایجاد شده بود، در دیدار با نمایندگان تشکلهای دانشجویی از عدم کاندیداتوری خود خبر داد.
او وقتی که از اجرای سند تحول قضایی سخن میگفت، تاکید کرد که «همه هم و غم من اجرایی شدن این سند تا پایان دوره پنجساله مسوولیتم در دستگاه قضایی است تا انشاءالله تحول مد نظر رهبر انقلاب در بستر گام دوم در قوه قضائیه محقق شود.» و به این ترتیب تلویحا اعلام کرد که به کرسی ریاستجمهوری حداقل در 1400 چشم ندارد.
حال باید دید که عدم ورود او به انتخابات ریاستجمهوری پیش رو چه تاثیری در آرایش نیروهای اصولگرا دارد. آرای رئیسی که بنا به تجربه انتخابات 96 – اگر ائتلاف در دقیقه نود اصولگرایان را فاکتور بگیریم – حدود 16 میلیون بود به سبد کدام کاندیدای دیگر خواهد ریخت؟ به هرحال او از یک پایگاه اجتماعی و گروهی از هواداران برخوردار است که اگر او کاندید نشود، از حضور پای صندوق رای منصرف نشده و به کاندیدای دیگری رای میدهند. کاندیدایی که حتما در جریان رقیب یعنی اصلاحطلب نیست؛ لذا این سوال که کدام نامزد اصولگرا از عدم کاندیداتوری رئیسی منتفع میشود، جدی به نظر میرسد.
سعید جلیلی
سعید جلیلی اولین فردی است که به ذهن میرسد، زیرا همین چند وقت قبل گفته بود که اگر رئیسی کاندیدا شود، او نخواهد آمد. حالا که رئیسی وارد کارزار نشود، اما وضعیت فرق کرده و شانس او بیشتر خواهد شد. ضمن آنکه فضای سیاسی کشور نیز هر روز بیش از دیروز مهیای ورود کاندیدایی همچون او میشود. درست یا غلط، شاهدیم که بعد از پیروی بایدن در انتخابات آمریکا یک جریان سیاسی در داخل کشور قصد دارد که مذاکره و سیاست خارجی را به محور اصلی در انتخابات 1400 تبدیل کند و اگر چنین شود، حتما سعید جلیلی بهترین گزینه اصولگرایان برای قرار گرفتن در دو قطبی خواهد بود که اصلاحطلبان سعی دارند، بسازند.
محمد باقرقالیباف
دومین گزینهای که احتمال میرود از کاندیدا نشدن رئیسی بهره ببرد، قالیباف است. به هر حال او در انتخابات 96 به نفع رئیسی کنار رفته بود و بخشی از آن شانزده میلیون رای را متعلق به خود میداند. ضمن آنکه به گفته تحلیلگران اصولگرا همچون محمدصادق کوشکی، بخشی از بدنه رای رئیسی به قابلیت کار اجرایی توجه دارد و ممکن است که با در نظر داشتن همین مشخصات به سوی قالیباف گرایش پیدا کند. البته این نکته را نیز نمیتوان انکار کرد که بخشی از رای رئیسی برآمده از بدنه حزباللهی اصولگرایان است که قالیباف را چندان هم اصولگرا به حساب نیاورده و حاضر به حمایت از او نیستند. ضمن آنکه اگر واقعا سیاست خارجی و مذاکره در انتخابات آتی نقش محوری ایفا کند، قالیباف قابلیت مواجهه با کاندیدای اصلاحطلبان – ظریف باشد یا هر فرد دیگری – را ندارد لذا محمدباقر قالیباف تنها نمیتواند روی بخشی از آرای رئیسی حساب کند و به اندازه جلیلی از نیامدن او سود نخواهد برد.
پرویز فتاح
یکی دیگر از گزینههای جریان اصولگرا که با کاندیدا نشدن ابراهیم رئیسی جان تازه میگیرد، پرویز فتاح است. اگرچه عباس سلیمی نمین چندی قبل به نامه نیوز گفته بود که او منع کاندیداتوری دارد، اما او را نمیتوان از فهرست گمانهها حذف کرد. زیرا همان طور که سلیمی نمین هم گفته بود، برای این کار و آزمودن شانس خود در انتخابات کافی است که استعفا دهد و در این زمینه نیز منعی وجود دارد.
ضمن آنکه او نیز میتواند نظر بخشی از بدنه رای رئیسی را جلب کند. به خصوص آنکه کارنامهاش نیز از قالیباف کمتر نقطه پربحث دارد.
علی نیکزاد
چهارمین گزینهای که گفته میشود در صورت عدم کاندیداتوری ابراهیم رئیسی شانس بیشتری خواهد داشت. علی نیکزاد، وزیر دولت احمدینژاد و نایب رئیس مجلس یازدهم است. نیکزاد اگر همان گزینه مورد نظر طیف احمدینژاد باشد و وارد میدان شود، حتما خواهد توانست رای پایداری و بخشی از بدنه رای رئیسی را از آن خود کند. به خصوص اگر سعید جلیلی خیال کاندیدا شدن نداشته باشد. این را نیز باید در نظر داشت که زمزمههای مبنی بر آنکه پایداری دنبال کاندیدایی غیر از جلیلی است، به گوش میرسد و این یعنی شاید نیکزاد همان گزینه باشد.
منبع: نامه نیوز